بنا به رسم و ادب قبل از عزیمتم به دیگر دیار واجب بود تا چند کلامی بنویسم
سلامی کنم و حالی بپرسم
از حال خود و از دلتنگی ای که برای شهر و دیارم به سراغم خواهد آمد بگویم
حلالیتی بطلبم
و ...
حلالیت ... یادم آمد به سخن دوستی قدیمی ( مهندس ن. ا ) ...
سکوت می کنم ، می ایستم و چند قدم راه می روم
گلایه ای نمی کنم فقط تمام خاطراتم را در سکوت مطلق مرور می کنم و بعد ...
بلند می شوم و زیپ چمدانم را می بندم و برای رفتن آماده می شوم
___________________
چند وقتی در خدمت نیستم ...
یا حق
پست سوم...
برچسب : نویسنده : ngo-ensaniat بازدید : 288